
احسان محمدی_به گزارش سایت رسمی فدراسیون فوتبال، اگر فوتبالیستی خیلی خوششانس بود عکسش مینشست روی جلد دو مجله معتبر آن روزها؛ کیهان ورزشی و دنیای ورزش!
پسر آبادانی که ۲۳ سال قبل با موهای پرپشت، دندانهای درشت، لبخندی همیشگی، دستهایی بلند، اندامی چالاک و قامتی به بلندای ۱۹۰سانتیمتر از «تام اصفهان» خودش را به فوتبال ایران تحمیل کرد، حالا یک شمایل شده است؛ متر و معیاری برای مقایسه هر دروازهبان خوبی که چهره میشود!
صاحب دههای به نام دهه احمدرضا عابدزاده!
مالک قفس توری تیم ملی با جایگاهی خدشهناپذیر، محبوب حتی با وجود فراز و فرودهای غیرمنتظره، هنوز پوسترش خریدار دارد، میچسبانند به دیوار و نگاهش میکنند و تردیدی نیست که نسلهای بعد از او افسانههایی تازه خواهند ساخت برای تعریف کردن...
متولد ۴ خرداد ۱۳۴۵ در آبادان
احمدرضا عابدزاده صاحب انگشتان قوی که شاید نتیجه کار در کارگاه کفاشی در اصفهان بود.
احمدرضا عابدزاده شاگرد حسین چرخابی در تیم تام اصفهان! صاحب رکورد پنجبار خط خوردن از تیم منتخب جوانان اصفهان!
احمدرضا عابدزاده دعوتشده به تیم ملی ایران در ۱۸سالگی، سفر به تهران، پوشیدن پیراهن تیم استقلال، قهرمانی با آبی ها در آسیا.
احمدرضا عابدزاده مهار سه پنالتی در دیدار فینال بازیهای آسیایی با انگشتانی صدمهدیده، قهرمانی با تیمی که قبل از بازیها علی پروین گفته بود ۸۰ درصد آماده است و ۳۰ درصد باقیمانده در پکن حاصل خواهد شد!
احمدرضا عابدزاده مصدومیت دردناک در یک بازی کماثر مقابل چینتایپه! دریافت عجیبترین گلهای تمام تاریخ فوتبال ملی در یک تورنمنت حساس بدون او، حذف ایران و عدم راهیابی به جام جهانی ۱۹۹۴.
احمدرضا عابدزاده پیوستن به سپاهان اصفهان، احیای دوباره در دوم دیماه ۱۳۷۳ با پیوستن به پرسپولیس، خلق رکورد ۱۸ بازی و تنها ۵ گل خورده در سال ۱۳۷۴، گرفتن دست و پای بازیکن کرهای و بیرون انداختن او از هجدهقدم به بیرون از زمین! دوشادوش محرمی برای خلق حماسه و حاشیه!
احمدرضا عابدزاده محبوب میلیونها ایرانی، نقطه مطمئن تیم ملی درون دروازه با حاشیههایی بسیار، آدامسی که مدام میجوید، خروجهای بینقص و فرود آمدن رعبآور روی سر مهاجمان، علاقه به زدن پنالتی و ضربه کاشته، گلزنی در لیگ، پرتابهای دست خیرهکننده.
احمدرضا عابدزاده زخم خورده و خسته، بعد از دریافت گل سوم از ژاپن در مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ در ورزشگاه تب کرده شهر جوهور، با مقاومتی جانانه، برخورد با تیر دروازه، اشک و آه میلیونها ایرانی، امیدهای پرپر شده...
احمدرضا عابدزاده با بازوبند کاپیتانی درون دروازه تیم ملی در به یاد ماندنیترین بازی تاریخ تیم ملی؛ مسابقهای که جواد خیابانی را هم به شهرت رساند! گرفتن توپ با یک دست، واکنشها و خونسردی اطمینانبخش، پشتک و وارو زدن بعد از پاره شدن تور دروازه توسط جیمی جامپ استرالیایی، دویدن دور زمین با پرچم ایران، جاودانه شدن در قلب میلیونها ایرانی.
بازگشت تیم ملی صعودکرده، خرده گرفتن روزنامهای مشهور به عابدزاده برای وارد کردن گوشیهای موبایل، عود کردن مصدومیت قبل از بازیهای جام جهانی ۱۹۹۸، آبدرمانی، آیا او به بازیهای فرانسه میرسد؟
احمدرضا عابدزاده خندان با دندانهای سفید و درشت و دستهای گشوده، بعد از پیروزی مقابل آمریکا، با چند «سیو» شگفتانگیز، جریمه شدن بهخاطر استفاده از دو اسپانسر روی دستکشها.
احمدرضا عابدزاده خداحافظی با تیم ملی، مطابق معمول بدون بازی خداحافظی! ۷۸ بازی ملی، ۵۲ گل خورده! با خاطره گل زدن از نقطه پنالتی به تیم شیلی! با خاطره گرفتن پنالتیهای بسیار...
احمدرضا عابدزاده ادامه درخشش باشگاهی، حضور تیم فیلمبرداری پشت دروازهاش برای ساخت فیلم زندگی یک عقاب! درد کهنه زانو، تمرینات فشرده بدنسازی، بازوهای برجسته و عضلات آماده، خوردن چند گل غافلگیرکننده، آغاز شدن انتقادها...
احمدرضا عابدزاده با لباسهای یک دست سیاه در ورزشگاه آزادی در آغوش اولیور کان، ۲۳ دیماه ۱۳۸۴، بازی خداحافظی آبرومند با پیراهن پرسپولیس مقابل ستارههای بایرنمونیخ، بوسیدن تیر دروازه، دویدن به سبک محبوبش؛ روی نوک پنجه پا، با لبخند و دست تکان دادن برای تماشاگرانی که لقب ازلی - ابدی «عقاب آسیا» را به او بخشیده بودند.
احمدرضا عابدزاده خداحافظی با دروازهبانی، با رکورد ۱۴ بازی بدون شکست در داربی در لباس هر دو تیم قرمز و آبی
احمدرضا عابدزاده، خبر باورنکردنی! سکته مغزی، پیچیده در میان سرنگ و سوزنها، اشکهای علی پروین در بیمارستان، بهت یک ملت، تیتر روزنامهها: «بلند شو عقاب!»
احمدرضا عابدزاده محبوبترین بازیکن سه دهه اخیر در نظرسنجی سال ۱۳۸۸ برنامه ۹۰.
احمدرضا عابدزاده افتتاح رستوران و غذاخوری، تلاش برای مربیگری در سایپا، استقلال اهواز، پرسپولیس و استیلآذین.
احمدرضا عابدزاده مردی در متلقو در حال مدیریت فستفودیاش، مفتخر به «امیر» پسری که گاهی ما را یاد پدر میاندازد.
او انگار مهرهمار داشت، هیچ دروازهبانی با هر کیفیتی نمیتوانست کنارش بال و پر بگیرد. وقتی این همه شبکه اجتماعی وجود نداشت باز هواداران و روزنامهها و مجلات ورزشی یکسره فقط نام او را فریاد میزدند، عکس او را پوستر میکردند و حتی با پای مصدوم از او میخواستند درون دروازه بایستد.
احمدرضا عابدزاده حالا شمع 57 سالگی را فوت میکند. او هنوز برای نسل من معیار دروازهبانی است، هر کسی که در چارچوب دروازه تیم ملی میایستد با احمدرضا مقایسه میشود. مثل پادشاهی بازنشسته اما محبوب در خیابان و خاطرات تحسین میشود.
تولدت مبارک عقاب آسیا.