
احسان محمدی- به گزارش سایت رسمی فدراسیون فوتبال، برای هر آغازی، پایانی هست. ستارگان دنیای فوتبال که هر روز تیتر یک خبرها هستند، آنها را به برنامههای رادیویی و تلویزیونی دعوت میکنند، هواداران برای گرفتن عکس و امضا در خیابان جلویشان را میگیرند، در استادیومها نامشان فریاد زده میشود، یک روز چشم باز میکنند و میبینند تمام شد! ... کتاب دوران حرفهای را باید ببندند و به سمت آینده قدم بزنند، روزهایی که انگار صدای استادیومها کم میشود، رسانهها کمتر در مورد آنها حرف میزنند و جوانهای نورسیده جای آنها را میگیرند. این دوران گذار از دنیای قهرمانی به سمت بازنشستگی البته که توام با اندوه و افسوس و دلتنگی است اما ...
محمد انصاری مدافع اسبق تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس خداحافظی کرد. این تیتری بود که لابهلای انبوه اخبار، چشم عاشقان فوتبال را دزدید. پسر 31 ساله و محجوبی که با یک مصدومیت پرونده زندگی حرفهایش را بست حالا رفت جایی بین خاطرهها.
در باره اش همه این سالها با احترام نوشتهاند. بازیکن فروتن، سختکوش، سر به زیر، کم حرف، ماخوذ به حیا و آماده برای انجام هر کار خیر. اینها بعضی از صفاتی است که کنار نام مدافع میانی و مدافع چپ فوتبال میآید. پسری که پیراهن تیم ملی جوانان و امید را پوشید، سال 1395 از سوی کارلوس کیروش به تیم ملی دعوت شد و برای تیم ملی بازی کرد و البته زیر نظر برانکو در پرسپولیس بهترین نمایشهای عمر فوتبالیاش را عرضه کرد.
حاجیِ فوتبال ایران باورها و اعتقادات خودش را داشت، بدون شو و شعار، بدون بزک کردن و تظاهر، بدون نمایش پیش چشم حریص رسانهها. آنچه از او در خبرها دیدیم و شنیدیم نیمی از کارهایی است که پنهانی انجام داد. او در روزهایی که ستارهها پرسپولیس را قرق کرده بودند، حاشیهها از راه میرسید و قرمزها کارناوال قهرمانی راه انداخته بودند، به دیدار خانواده شهدا میرفت، در مراسم مذهبی حاضر میشد، با فرزندان شهدا وقت میگذراند، مشغول جمعآوری جهیزیه برای خانوادههای نیازمندی بود که عروس داشتند، درگیر تهیه ارزاق برای مستمندان بود و .... البته که در این راه دوستان دیگر ورزشکارش هم کمکش میکردند ولی محمد انصاری شبیه هیچکس نبود. سیمایش هیچوقت عوض نشد، درست مثل روزی که آمد رفت، نه مدل مو و ریشش عوض شد، نه برای کسی کُری خواند، نه وارد جنجالهای فضای مجازی شد که با پست و استوری به جنگ حریفان برود و نه در زمین به عنوان یک مدافع کسی از او خشونتی زیاده از حد یا کلامی درشت دید و شنید.

خودش را یک سرباز میدانست، چه برای خدمت به مردم و چه برای تیمی که پیراهنش را به تن کرده بود. وظیفهشناس و بدون ادعا. حتی وقتی مصدوم شد هم تلاش کرد به تیمش کمک کند اما حتی اگر انسان خوشطینتی مثل محمد انصاری باشی باز گاهی زورت به روزگار نمیرسد. سالهای آخر بازی به مس رفسنجان رفت و دوباره مصدومیت از راه رسید و ...
محمد انصاری مدافع اسبق تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس خداحافظی کرد. از او اما رفتار محترم، منش پهلوانانه و لحظههایی باقی ماند که باعث شد ما با او خداحافظی نکنیم و منتظر باشیم کنار فوتبال بماند، به بچههای نیازمند کمک کند تا بازیکنان بهتر و انسانهای مفیدتری برای ایران باشند، به سمت آینده قدم بردارد و به سهم خودش بکوشد تا ذرهای از این همه جنجال و تنش بیحاصل که فضا را پرده کرده، کم کند. این فوتبال و این جامعه به آرامش و احترام بیشتری نیاز دارد. چیزی شبیه لبخندهای محجوب حاجی محمد انصاری!
