
احسان محمدی_به گزارش سایت رسمی فدراسیون فوتبال،او متولد 4 خرداد 1364 بود.
وقتی عضو تیم ملی زیر 20 سال شد، در اندونزی 4 گل زد. شروع توفانی برای پسری با موهای پرپشت فر خورده که از قائمشهر آمده بود. همین شروع درخشان باعث شد به پرسپولیس بپیوندد. جهشی خیرهکننده اما یکسال بیشتر نماند و به الشباب عربستان رفت، دوباره پرسپولیس، باز الشباب، بعد ملوان، بعد بازگشت به پرسپولیس، بعد ملوان، بعد نفت، بعد استقلال، باز ملوان ...
در همه کاری شتاب داشت، در ستاره شدن، در دربیل زدن، در سر چرخاندن، در ملیپوش شدن، در استارت زدن، در تیم عوض کردن، در کارت گرفتن، حتی در چشیدن زندگی. این خلاصه حکایت زندگی مهرداد اولادی است، پسری که در 30 سالگی برای همه دست تکان داد و رفت!
عکسی قدیمی از دوران نوجوانی او در لباس پرسپولس قائمشهر هست که کنار هادی نوروزی رو به دوربین لبخند میزنند. تلخ و گزنده است که دو ستاره حتی به 32 سالگی نرسیدند و دنیا را با فوتبال، با هیاهوی روی سکوها، با شعر و شعارهای هواداران، با لباس سفید تیم ملی ترک کردند و رفتند.
اولادی عضوی از تیم ملی ایران بود که در آن بازی تاریخی مقابل کرهجنوبی در اولسان با تک گل گوچی بردیم و به جام جهانی 2014 رفتیم. خودش میگفت:«راستش آن شب بهترین شب زندگی من بود. اصلا یک شب ویژه بود. با خودم فکر می کنم وقتی چنین شب مهمی کنار تیم ملی بودم و صعود کردیم، چرا دیگر نباید کنار تیم ملی باشم؟ دوست دارم دوباره یک روز برگردم و در تیم ملی بازی کنم. من شماره 10 ایران بودم.... حیف.»
درباره مهرداد اولادی، قدرت دریبلینگ، مهارتش در بازی نمایشی، تکنیکی که انگار توپ را با نخ به مچ پاهایش بسته بودند میشود کلمهها قطار کرد. او در عین اینکه با ظرافت توپ را روی زمین میچرخاند، در زدن ضربات سر تبحر داشت، از فیزیک خوبی که داشت برای در کنترل گرفتن توپ بهره میگرفت، سرعت بسیار خوبی در استارت زدن داشت و شادیهای بعد از گل با آن پشت و واروهایش در خاطرهها مانده است.
امروز تولد مهرداد اولادی است. پسری که در همه چیز شتاب داشت. مثل ستاره درخشید، چشمکی زد و در کهکشانها خاطره شد. یادش به خیر.