
به گزارش سایت رسمی فدراسیون فوتبال،وحید هاشمیان،مربی تیم ملی در این یادداشت آورده است:
مقدمه
1) معرفی ارزش ها و اصول باشگاه، مربی و بازیکن
2) احترام، ارزش و گفت و گوهای موثر
3) محیط رقابت سالم
4) همه در پیروزیها و پاداش ها سهیم هستند
٥) شناخت دقیق شخصیت بازیکن و انتخاب آن
شروع
← وقتی کارنامه تیم های موفق را مرور میکنیم، میبینیم که نتیجه گیری این تیم ها نه فقط به خاطر بهترین بازیکنان، مربیان و يا امکانات و سرمایه گذاری بوده، بلکه به عواملي مانند روحیه تیمی، کار گروهی و همبستگی تیم وابسته بوده است. شاید با بهترین مربیان، بازیکنان و امکانات بتوان در چندين بازی نتیجه گرفت ولی در صورت عدم اتحاد و همبستگی در طي فصل به مشکل می خورند و بالعکس تیمهايي که این فاکتور را دارند در طولانی مدت نتیجه بهتری میگیرند.
← یک تیم وقتی افرادش با هم همکاری میکنند نیروهایشان را با هم جمع می کنند و وقتی باهم و برای هم کار، تلاش و مبارزه میکنند نیروهایشان را با هم ضرب می کنند.
نمونه بایرن مونیخ <= قبل از آمدن آقای هانزا فیلیک
من می خواهم با توجه به تجربیات بازیكني خودم، دوره های مربیگری و همچنین مربیگری و خواندن تحقیقات کارشناسان، نظرات خودم را که امکان دارد از نظر دیگران جای اضافه کردن یا به صورت نگاهی و یا از زاویه دیگر دیدن را از نقطه نظر خودم توضیح دهم و از موضوع پویایی و انسجام تیمی در فوتبال به اين موضوع ميپردازم كه چطور بايد يك بازيكن را به کار گروهی تشویق و مجاب کرد.

← حالا سوال پیش می آید که ما چگونه میتوانیم یک بازیکن را به کار گروهی، روحیه تیمی و میل به کار تیمی مجاب و تشویق کنیم:
← برای همین ما باید خودمان را جای بازیکن بگذاریم و از زاویه دید بازیکن به این موضوع نگاه کنیم و ببینیم که چه شرایطی باید به وجود آید که یک بازیکن میل به روحيه تیمی داشته باشد.
✻فاكتورهای زیادی از نظر من وجود دارد که سعی می کنم به صورت خلاصه در مورد آنها توضیح بدهم
1) معرفی ارزش ها و اصول باشگاه، مربی و بازیکن
وقتي ما در یک محیط با هم زندگی می کنیم طبیعتاً برای این مهم نیاز به یک سری مقررات داریم که مجموعه بایدها و نبایدها می باشد مثل یک خانواده. یک بازیکن باید ابتدا این مسائل برایش توضیح داده شود و بعداً در مورد این بایدها و نبایدها انتظار داشت.
برای مثال:
- سر وقت درختكن حاضر شدن
- عدم استفاده از تلفن در مدت حضور در رختکن
- رعایت نظافت رختکن
- انجام تعهدات رفتاری و اخلاقی باشگاه در خارج از باشگاه
- عدم مصاحبه علیه هم تیمی یا مربیان یا به وجود آوردن حاشیه
- برای مثال در روز بازی، در زمین بازی و بعد بازی چه نکاتی را باید انجام بدهد
← که این اصول و ارزش ها باید برگرفته از اصول و ارزش های باشگاه و مربیان و اصول و قوانینی که خود بازیکنان تیم برای بهتر ستودن محیط کار و کار تیمی میشود، تنظیم شود و همه بدانند که اجرای این اصول و ارزشها باعث موفقیت تیم میشود و وقتی تیم موفق شود، تک تک افراد نیز از آن بهره خواهند برد.
(احترام هواداران)
2) احترام، ارزش و گفت و گوهای موثر
هر بازیکنی در هر جایگاهی که می باشد، جوان، پیشکسوت، بازیکن ثابت، بازیکنی که کم بازی میکند، باید از نظر انسانی مورد احترام قرار بگیرد، چه بسا مربیانی هستند که فقط به بازیکناني که بیشتر بازی میکنند یا ستاره تیم هستند بها و ارزش می دهند و به بازیکنانی که کمتر بازی میکنند کمتر، و وقتی یک بازیکن احساس کند که برای تیم ارزشمند نیست یا روی او حساب نمی کنند کم کم روحیه تیمی و علاقه به تیم را از دست می دهد و بیانگیزه میشود.
به همین خاطر گفتگوی موثر و سازنده مربیان با بازیکنانی که کمتر بازی میکنند و گفتن نقاط قوت و نقاطی که یک بازیکن باید برای بهتر شدن باید انجام دهد - صحبتهای کوتاه با بازیکنان و موضوعات خارج فوتبال که مورد علاقه بازیکنان می باشد، می تواند بسیار مهم باشد.
به همین اندازه توجه بیش از حد به بازیکنانی که ثابت هستند و تعیین کننده، نیز می تواند نقش مخربی ایجاد کند.
3) محیط رقابت سالم
ورزش حرفهای و فوتبال بر اساس رقابت بنا شده است. باشگاهها سعی دارند درآمدزایی بیشتری کنند، تیمها سعي در بردن در هر مسابقه و قرار گرفتن در جایگاه مناسبی در پایان فصل را دارند. طبیعتاً بازیکنان نیز جزو این قاعده می باشند، با این تفاوت که یک بازیکن ابتدا بايد در رقابت درون تیمی خودش با هم تيمي¬های خودش رقابت کند تا بتواند در ۱۱ نفر ابتدایی قرار بگیرد یا جزو نفرات تعویضی جزو لیست ۱۸ نفره باشد یا خارج از ليست.
طبیعی است که یک رقابت سالم میتواند برای هر بازیكني باعث به وجود آمدن انگیزه و تلاش بیشتر که در نهایت باعث بالا رفتن سطح کیفی بازیکن در طول فصل و در آخر به بالا رفتن سطح کیفی و بازدهی بالای تیم منجر میشود.

← حال نقش مربی در حفظظ این انگیزه و به وجود آمدن رقابت سالم بسیار می تواند مهم باشد.
(A) اول اینکه بازیکن به جای توجه به همکاران هم پستی خود به توانایی خود توجه کند و رقیب خودش باشد و سعی کند روز به روز، هفته به هفته و ماه به ماه بهتر شود، به نقاط قوت خودش اضافه کند و نقاط ضعف خودش را روز به روز بهتر کند.
(B) مربي بايد عادل باشد و اين اطمينان و اعتماد را به بازيكن بدهد كه كيفيت تمرين و توانايي بازیکن فقط در انتخاب بازیکن برای شروع کردن بازی نقش دارد و عوامل جانبی و حاشیهای مثل فشار مطبوعات، مديران باشگاه، سابقه یا اسم بازیکن و .... نقشی نخواهد داشت.
(C) امیدواري بازیکن به بازی در طول فصل
(C) مربی باید شرایطی به وجود بیاورد که تمامی بازیکنان تیمش در فصل شانس حضور در ترکیب را داشته باشند و فقط به ۱۱ بازیکن ثابت و ٣ تعویضی تکیه نکند. این باعث می شود که هر بازیکنی امید حضور در ترکیب تیم را داشته باشد و همچنین هیچ بازیکنی امنیت کامل در ترکیب ثابت را نداشته باشد. نمونه این کار آقای هیتسفلد در زمان حضورشان در بایرن مونیخ بودند که از همه نیروهايشان در لیگ آلمان- قهرمانی جام حذفی- قهرماني لیگ باشگاه های اروپا استفاده می کردند.
4) همه در پیروزیها و پاداش ها سهیم هستند
وقتی شعار ما موفقیت تیم مي باشد و مي گوييم که همه در شکست ها و پیروزی ها سهیم هستیم باید در عمل نیز به آن پایبند باشیم.
به همين دليل در پیروزی ها باید تمامی افراد از لحاظ مالی و معنوی مورد توجه قرار بگیرند.
(A) یکی از موضوع ها، موضوع پاداش ها می باشد که باید شامل تمامی عوامل تیم حتی بخش کادر پزشکی و تدارکات هم باشد. طبیعتاً بازیکنی که بیشتر در ترکیب بوده و زمان بیشتری بازی کرده باید پاداش بیشتری از پیروزی در برد يا کسب مقام دریافت کند، ولی نبايد چنان این تلاش زیاد باشد که باعث اختلاف بین بازیکنان در تیم شود و همچنین نقشِ بستن قرارداد باشگاه ها بسيار مهم مي باشد.
مثال: زمان خودم در تیم بوخوم: فیکس ۱۰۰%، از دقیقه ۷۵، یک نیمه ...
در صورت کسب صعود به قهرماني باشگاه اروپا یا جام باشگاه ها یا حفظ تیم در لیگ و حتي جریمه در صورت سقوط ...
(B) از نظر معنوی هم باید مورد حمایت يا توجه قرار بگیرند.
برای مثال ترتیب مصاحبه تلویزیونی یا مطبوعاتي برای بازیکنانی که کمتر ديده مي شوند و فقط به بازيكنان مطرح تيم توجه نشود.
٥) شناخت دقیق شخصیت بازیکن و انتخاب آن
ساختن یک تیم متحد و منسجم با میل به کار گروهی بالا، به نظرم یکی از مهمترین کارها و سختترین می باشد و حتی به نظر من به تاکتیک و بسیار عوامل دیگر نیز ارجحیت دارد.
هر بازیکن نیز مثل حلقه¬ی يك زنجیره می باشد که اگر از این حلقه جدا شود کل زنجیره را می¬تواند خراب کند. به همین خاطر شناخت دقیق شخصیتی یک بازیکن برای به حرکت در آوردن و ایجاد میل به کار گروهی، یکی از مهمترین وظیفه باشگاه و مربیان میباشد.
عوامل مهمی که باید در نظر گرفت عبارتند از:
(A) شخص از کدام کشور، کدام شهر، منطقه و سطح خانوادگی می آید که هر کدام از این ها ویژگی ها و رفتار خاص خودشان را دارند. به طور مثال شخصی که از ژاپن میآید با فردی که از عراق می آید یا شخصی که از شمال ایران می باشد با شخصی که از جنوب ایران هست تفاوت های متفاوتی با هم دارند.
(B) آن شخص درون گراست یا برون گراست
- درون گرا:
1) درون گرایی که با تمام توانایی خود تلاش میکند ولی در کارهای جمعی تیم کم حضور دارد
2) درون گرایی که فقط به منافع و موفقیت خودش فکر میکند. مثلاً می خواهد آقای گل شود و یا ستاره تیمش شود
- برون گرا:
1) برون گرایی که برای انگیزه پیدا کردن نیاز به دیده شدن دارد که باید در جهت سالم این شرایط را برایش فراهم کرد
2) برون گرایی که برای دیده شدن حتی حاضر به ضربه زدن به تيم مي باشد و فقط خودش را مي¬بيند
(C) بعد از این مسائل ما میبینیم که تیمهای بزرگ دنیا چه مدیریت قوی ای دارند که میتوانند بازیکنان کشورهای مختلف، با رفتارها و عادات مختلف، دنیاهای متفاوت، دین های متفاوت و سبک های مختلف را در کنار هم جمع آوری کنند و بتوانند همه¬ی آنها، که اکثراً ستارگان فوتبال هستند، را در جهت و آن هم در جهت موفقیت تیم و باشگاه مدیریت کنند.
به همین دلیل این باشگاهها گروه های جستجوی استعداد یا پیدا کردن بازیکنان برای باشگاه را دارند که علاوه بر توانایی تاکتیکی، تکنیکی و جسمی، ویژگیهای رفتاری بازیکنان را در بازیها مورد ارزیابی قرار می دهند و حتی سر تمرینات آنها نیز افرادی را میفرستند تا بتوانند بازیکنانی را که دارای مشخصات مورد نظرشان و شخصیت و تفکر باشگاهشان می باشد را با کنترل دقیق جذب کنند. که بایرن مونیخ می تواند همیشه الگوی مناسبی باشد که همواره پول های سنگینی را برای جذب بازیکن پرداخت نمیکند ولی بازیکنانی با کیفیت بالا و مرتبط با شخصیت تیمشان و فلسفه باشگاهشان را جذب ميكند.
پایان
← مهمترین پیام به تیم بازیکن و تیم این می باشد که:
قدرت ما روی فرد نیست، «روی چند ستاره و چند نفر خلاصه نمی شود» بلکه روی افراد است.
یعنی روی تک تک افراد که هر کدامشان نقش مهمی را ایفا می کنند، از مجموعه¬ی توانایی های افراد است که "تیم" ما شکل میگیرد و هیچکدام ما به تنهایی قویتر از همه ی افراد نمیباشیم و هیچکس مهم تر و بالاتر از تیم نیست.
در حقیقت تیم مثل یک پازل می باشد که هر قطعه آن با هر شکل و اندازه برای تکمیل شکل کامل پازل مهم ولی به تنهایی فاقد ارزش می باشد.