
سایت رسمی فدراسیون فوتبال؛ احسان محمدی- باور اینکه امیر قلعهنویی 60 ساله شد دشوار است. او هنوز برای نسل من همان بازیکن خلاق و لاغر اندامی است که در میانه میدان استقلال توپ را با ظرافت از لابهلای مدافعان و هافبکهای تنومند سالم به مهاجمان میرساند. همان هافبکی که تفاوتها را رقم میزد، خبر نداشتیم که پشت آن ریش سیاه و موهای پر پشت نقشههای زیادی برای آینده فوتبال دارد.
اینکه روزی پادشاه مربیان ایران شود. فاتح چند بغل جام ....
قلعهنویی محصول زمینهای خاکی است، جایی که اردشیر لارودی و پرویز ابوطالب انگار متخصصان کشف الماس بودند. نه از کف اقیانوسها که از جنوب شهر تهران.
با ناصر ابراهیمی در راهآهن خوش درخشید، به تیم ملی جوانان رفت و بعد در شاهین تهران نامی بزرگ برای خودش دست و پا کرد. همانجا علیرغم حضور بازیکنان مسنتر کاپیتان شد. بعضیها رهبر میشوند و بعضی رهبر به دنیا میآیند. قلعهنویی از دسته دوم بود. چیزی در DNA او هست که احترام خلق میکند.
از شاهین به السد قطر رفت و مزه قهرمانی در لیگ و جام حذفی این کشور را چشید اما به تهران برگشت تا آبیپوش و بعد ملیپوش شود.
او عضوی از تیم قهرمانی است که با آبیهای پایتخت جام باشگاههای آسیا را فتح کردند. برای 11 سال رهبر میانه میدان بود، یک کاپیتان قابل اعتماد که هواداران به او لقب ژنرال دادند. لابد برازندهاش بود که هنوز هم با این لقب در فوتبال ایران نامش تکرار میشود. او در تیم ملی هم بازی کرد و بازوبند کاپیتانی را بست اما چند مصدومیت تلخ باعث شد کمتر این بخت را داشته باشد تا جایگاهی ثابت در تیم ملی پیدا کند گرچه در دیدارهای مهمی مانند مقدماتی جام جهانی 1994 و بازیهای آسیایی هیروشیما و ... مرد قابل اعتماد میانه میدان تیم ملی شد.
امیر قلعهنویی را نسل جدید با کارنامه پر و پیمان مربیگریاش میشناسد. او تیم استقلال تهران را در مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران در سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۸۸، ۱۳۹۲ و تیم سپاهان اصفهان را هم سالهای ۱۳۸۹، ۱۳۹۰ به مقام قهرمانی رساند.
با ۵ بار قهرمانی با تیمهای استقلال تهران و سپاهان اصفهان، چهار نایب قهرمانی با تیمهای استقلال تهران، تراکتور تبریز، ذوبآهن اصفهان و سپاهان اصفهان و یک مقام سومی با تیم استقلال تهران، پرافتخارترین مربی لیگ برتر فوتبال ایران است.
ضمن اینکه توانسته دو قهرمانی در سالهای ۱۳۸۱، ۱۳۸۷ و یک نایب قهرمانی در سال ۱۳۸۳ در جام حذفی ایران به همراه تیم استقلال تهران به دست آورد. لیست دستاوردهای فردی و تیمی امیر قلعهنویی بسیار بالابلندتر از این است.
با جدایی برانکو ایوانکویچ او سرمربی تیم ملی در جام ملتهای آسیا شد. تیم ملی ایران در مسابقات انتخابی جام ملت های آسیا با کسب 4 پیروزی و 2 تساوی مقام نخست گروهش را با سه امتیاز بالاتر از کره جنوبی به دست آورد.
در مسابقات نهایی بعد از صدرنشینی در گروه با 7 امتیاز و بالاتر از ازبکستان و چین در مرحله گروهی در یک چهارم در ضربات پنالتی مقابل کره جنوبی حذف شد. در روزی که مهدی مهدویکیا ستارهای که ضربههای کاشتهاش چشمنواز و بدون خطا بود،پنالتی خوبی نزد. رسول خطیبی هم پنالتی هدر داد تا قلعهنوئی با تلخکامی تورنمنت را ترک کند. او اما با لوطیگری جنوب شهریاش گفت:«در این ناکامی تمام تقصیرها متوجه من است و نبابد از بازبکنان انتفاد کرد.»
قلعهنویی نمیتوانست جای بازیکنان پنالتی بزند اما مسئولیت آن شکست را برعهده گرفت.
اصغر حاجیلو یکی از پیشکسوتان استقلال میگفت: «امیر واقعاً بامرامه. اگه دو نصفه شب بهش زنگ بزنی بگی گیر افتادم ، سوار میشه میاد کمکت».
ژنرالی که خودش را «سرباز ایران» میداند و هنوز بسیاری از رکوردهایش در مربیگری دست نخورده باقی مانده است، این بخت را پیدا کرد تا در اسفندماه 1401 دوباره سکان تیم ملی ایران را دست بگیرد. کاری که حتی برخی از دوستدارانش آن را ریسک بزرگ لقب دادند.
او پیشنهادهای بسیار خوبی از سوی تیمهای مطرح لیگ داشت، مورد اعتماد مدیران بود و میتوانست کماکان به رکوردهای باشگاهیاش اضافه کند اما تصمیم گرفت یک بار دیگر با تیم ملی به سوی آینده خیز بردارد، شاید طلسم چند دهه ناکامی ایران را در این رقابتها بشکند. رویایی بزرگ برای فوتبالی که ستاره بسیار دارد اما مدتهاست دستش از کسب عنوان و جام خالی مانده است.
امیر قلعهنویی با تیم ملی هم جام کافا را به دست آورد و هم در تورنمنت چهارجانبه اردن با صلابت قهرمان شد، نمایش هجومی تیم تحت رهبریاش و کسب پیروزیهای پی در پی خیلیها را به جام ملتهای قطر امیدوار کرده است.
مردی که همواره زیر فشارهای بیرحمانه و بدبیاریها تاب میآورد و از همه این گردابها با سری افراشته بیرون آمده است، چهره دیگری هم دارد که خاص خاستگاهش در جنوب شهر است، اهل کار خیر، مشتاق برای گلریزان و دستگیری از فروافتادهها، فروتن مقابل پیشکسوتها و صبور مقابل تلاطمهای روزگار.
امیر قلعهنویی حالا سرمربی تیم ملی ایران است. او روی یکی از داغترین صندلیهای این کشور نشسته است، میداند که چه راه دشواری در پیش دارد اما امیدوار است ایران را بعد از جام ملتهای 1976 دوباره روی سکوی قهرمانی ببرد. ماموریتی دشوار اما نه غیرممکن برای ژنرالی که سرباز ایران است.