احسان محمدی؛ سایت رسمی فدراسیون فوتبال – تنها یک نفر در تاریخ فوتبال وجود دارد که همزمان روی نیمکت دو تیم نشست و هر دو تیم را مربیگری کرد! حسین فکری!
فکر میکنید ممکن است این اتفاق دوباره تکرار شود؟ مثل راه رفتن روی آب بعید است. دستکم تا اطلاع ثانوی. استاد فقید حمیدرضا صدر یک بار در مورد این اتفاق عجیب نوشت که بازخوانیاش خالی از لطف نیست:«امجدیه. یازده خرداد هزار و سیصد و پنجاه. عجیب ترین بازی همه رقابت ها در همه جا در آن بعد از ظهر بهاری. پرسپولیس و عقاب در رقابت های باشگاه های تهران به میدان رفته اند و استاد آن وسط نشسته. میان دو محبوب. سمت راستش بازیکنان پرسپولیس ردیف شده اند و سمت چپش بازیکنان عقاب. او، حسین فکری است، مربی هر دو تیم، بله هر دو تیم.
همه بازیکنان سرشناسند. آشتیانی، کاشانی، پروین، ایرانپاک و خوردبین در جبهه پرسپولیسی ها و مالکی، اسماعیلی، وفاخواه و افتخاری در صف عقابی ها. روی نیمکت پرسپولیس، بهزادی، گنجاپور و حاج رحیمی پور کنار استاد نشسته اند.
نمیدانستیم چگونه میتوان همزمان دو حریف را به سوی پیروزی در حالی که یکی از آن دو باید شکست میخورد سوق داد، ولی میدانستیم بزرگان شطرنج گاهی با خودشان بازی میکنند. ما عقابیها اعتقاد داشتیم استاد به ما تعلق دارد. میگفتیم هیچ کار استاد بیدلیل نیست. سوال نمیکردیم و شاید به همین دلیل هم هرگز جامی نبردیم.
دیدار صفر صفر جلو رفت. بیست دقیقه، سی دقیقه، پنجاه، شصت، هفتاد... و خوشبختانه ایرانپاک آن جا بود تا سه دقیقه به پایان گلی بزند، تا داور ترک تبار وسط زمین را نشان دهد، تا احتمالا تنها دیدار تاریخ که واقعا باید مساوی تمام می شد، مساوی تمام نشود. مجله دنیای ورزش در شماره دوازده تیر نوشت «... حسین فکری در پایان فصل موفقترین مربی باشگاهی ما است. پرسپولیس و تاج در صدر هم امتیازند و عقاب نیز چهارم شده» و ننوشت «آقا فکری هر که بود تکرار نشد».

این گوشهای از زندگی مردی است که هفت دهه با فوتبال دمخور بود. متولد سال 1302 در تهران که در فوتبال همه کاری را تجربه کرد؛ مربیگری، مدیریت سازمان تربیت بدنی، رئیس انجمن فوتبال آموزشگاه های کشور، دبیر فدراسیون فوتبال، موسس باشگاه تهران جوان، دبیر کانون باشگاههای ایران، رئیس کمیته آموزش مربیان، مدیر ورزشگاه آزادی، نویسندگی در کیهان ورزشی و ...
حسین فکری البته در کنار فوتبال، شیفته بسکتبال هم بود، عکسهایی از او موجود است که در دهه 30 عضوی از تیم بسکتبال تهرانجوان بود و برای این تیم در لیگ تهران بازی کرد.
دوران جوانی او در روزگاری بود که هنوز تیم ملی به معنای امروز وجود نداشت، با این همه حسین فکری یکی از بازیکنانی بود که در تیم منتخب ایران (دومین سری تشکیل تیم ملی فوتبال) برگزیده شد و برای دیدار با ترکیه به این کشور سفر کرد. بازیکن اسبق تیم ملی در سال 1340 سرمربی تیم ملی شد و در زمان او بود که برای نخستین بار به المپیک 1964 صعود کردیم. صعودی که با استقبال مردم همراه شد. هزاران ایرانی عاشق در فرودگاه حاضر شدند و سرمربی را بر دوش گرفتند. شعار «فکری سرت سلامت، ایران پیروز در آمد» شعاری است که آن روز در تهران مدام تکرار شد. نخستین افتخار بینالمللی برای تیم ملی ایران.
او در چند برهه دیگر مربیگری تیم ملی را بر عهده داشت اما به خاطر صراحت لهجه و اصولی که به آن پایبند بود بارها به مشکل برخورد. مکاتبات رسمی بین نهادهای امنیتی وقت وجود دارد که پیشنهاد دادهاند حسین فکری را به جایی دور از تهران بفرستند. یک تبعید محترمانه!
فکری اما بیشتر عمرش را به عنوان مربی در تیمهای باشگاهی تهران جوان، پرسپوليس تهران، عقاب، دارايي، تراكتور سازي تبريز، ماشين سازي تبريز، سرخه حصار، مرصاد شیراز و ... گذراند. او در سال۷۴ پیام مشهد را از لیگ ۲ به لیگ یک آن موقع که سطح اول فوتبال ایران یا همین لیگ برتر فعلی بود، رساند. برای همین فوتبال مشهد همیشه برای این مرد بزرگ احترام قائل است. حتی رضا عنایتی که به ستاره گلزنی در تاریخ فوتبال باشگاهی تبدیل شد در برههای شاگرد حسین فکری در تیم آدونیس بود و خود را وامدار توصیههای آن پیر دیر میداند.

فکری دل از فوتبال نمیکند، وقتی تیم ملی قصد اعزام به بازیهای آسیایی هیروشیما را داشت، او پیشنهاد داد سرمربیگری تیم را برعهده بگیرد و قول قهرمانی داد. حتی در ایام سالخوردگی و چند ماه پیش از درگذشت برای ریاست فدراسیون فوتبال گزینه شد تا به قول خودش کار ناتمامش در فوتبال را تمام کند اما زندگی برای او نقشه دیگری داشت ... استاد حسین فکری دانش آموخته ادبیات زبان فارسی، مربی، مدیر، روزنامهنگار و عاشق فوتبال سرانجام 23 مردادماه 1380 در سن 80 سالگی در بیمارستان کسری درگذشت.
روحش شاد و یادش تا همیشه گرامی.