احسان محمدی؛ سایت رسمی فدراسیون فوتبال – امروز یکشنبه 8 مرداد سالروز تولد «محمدرضا عجمیپور» است. بازیکن جوان صنعت نفت آبادان. الان باید در رختکن تیم برایش تولد میگرفتند، کیک میآوردند و بعد دوستانش در شبکههای اجتماعی برایش پست میگذاشتند و آرزو میکردند در اولین دیدار مقابل استقلال بدرخشد. از قرار معلوم در لیست بازیکنان اصلی «عبدالله ویسی» هم قرار داشت. به عنوان وینگر قرار بود بازی کند، پخش زنده! رویای هر بازیکن جوانی. لحظهای برای درخشش، برای آغاز راه جاودانه شدن. صنعت نفت سکوی پرش بازیکنان بزرگی بوده و حتماً عجمیپور هم وقتی ویسی او را به تیم بزرگسالان فراخواند به همه اینها فکر کرده. اینکه روی سکوها اسمش را فریاد بزنند، بعد از گلزنی با پیراهن زردها یزله کند .... اما زندگیاش به شکل تراژیکی خاتمه یافت، تصادف با موتور، مرگ، بهت خانواده فوتبال و یک افسوس بزرگ دیگر.

«به نظرم با آقا حکیم و آقا طالب بزرگای تیم ... انشاالله به من کمک کنن امسال پدیده تیم بشم.» این آرزوی بر باد رفته محمدرضا عجمیپور است. در یکی از معدود گفتوگوهای رسانهای شده او. چند روز قبل از تصادف با موتورسیکلت. با شرم و هیجان حرف میزد. برای بازیکنی که از پایههای نفت آبادان شروع کرده بود و حالا سرمربی او را برای بازی کنار بزرگسالان در لیگ برتر انتخاب کرده بود این حس و حال طبیعی بود اما هیچکس از فردایش خبر ندارد. محمدرضا هم نداشت، ما هم نداریم.

آنها که محمدرضا را از نزدیک میشناسند میگویند یک «مهدی قائدی» آبادانی بود، با همان فیزیک، با همان مهارت در غیب کردن توپ، با همان پوست آفتاب سوخته، با همان عطش برای فوتبال بازی کردن ... و حالا قصه شده، خاطره تلخی برای دوستان و داغی ابدی برای خانوادهاش که یک ستاره نوظهور را در خاک کاشتند.
همین اتفاق برای «علی بخشی» بازیکن زیر 18 سال ذوب آهن رخ داد. او اندازه سه هم بازی دیگرش خوش شانس نبود و جان به جان آفرین تسلیم کرد. بازیکنی که هیچ بعید نبود امسال از او حتی در لیگ برتر بشنویم.

دو هفته پیش در نشستی آنلاین با نمایندگان AFC که برنامه ایران در خصوص «مسئولیت اجتماعی فوتبال» را میخواستند، توجه به ایمنی به منظور کاستن از مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی را پیشنهاد دادم. پذیرفتند، استقبال کردند و حتی گفتند ایران میتواند در این زمینه به یک کشور پیشرو تبدیل شود.
اما بین فوتبال و تصادفات رانندگی چه اشتراکی هست؟ بعد از سکته قلبی و سرطان، تصادفات رانندگی سومین دلیل مرگ و میر ما ایرانیان است. طبق برخی آمار در هر 26 دقیقه یک ایرانی در نتیجه تصادف رانندگی جان میدهد، یعنی از وقتی که داور سوت آغاز یک مسابقه را به صدا در میآورد تا سوت پایان، چهار ایرانی جان میبازند. بدون اینکه جنگی رخ داده باشد. بدون اینکه اسلحهای شلیک کرده باشد، چهار هموطن! کاری به آمار مصدومانی که ممکن است عضوی از دست بدهند یا مال و منالشان دود بشود نداریم، فقط کُشته! این یک تراژدی نیست؟

همین را در جلسهای با مدیران فرهنگی و روابط عمومی تیمهای لیگ برتر گفتم که امسال از صدای بلند فوتبال برای ارتقای ایمنی و کاهش مرگهای ناشی از تصادفات رانندگی به عنوان «مسئولیت اجتماعی فوتبال» استفاده کنیم. از «سیروس قایقران» ستاره ملوان انزلی، از «رضا حسنزاده» کاپیتان و «علیرضا نیکمهر» دروازهبان با شخصیت تراکتور تبریز و «علی زادعلی» بازیکن پیام مشهد، «مسعود استیلی» و ... یاد کردم که تصادف رانندگی آنها را از ما گرفت.
از تصادف رانندگی ستارهای مثل جواد منافی که به فوتبالش خاتمه داد، از تجربه وحشتناک تصادف «علی دایی»، «مهدی قائدی» ... دهها مثال میشود آورد که خانواده فوتبال هم مثل هر خانواده ایرانی دیگری قربانی تصادفات رانندگی شده است و وقت است در این راه جز سوگواری، قدمی بردارد. امکان ندارد به رختکن یک تیم لیگ برتری بروید و آنجا بازیکنی نباشد که در نتیجه یک تصادف عزیزی را از دست نداده باشد.
جوانهای بسیاری قربانی تصادف با موتورسیکلت میشوند، همین چند سال پیش «محسن میرزایی» بازیکن تیم امید صنعت نفت آبادان را موتورسیکلت از فوتبال گرفت، اتفاقی که برای عجمیپور افتاد و فردا هیچ بعید نیست براب بازیکن دیگری رخ ندهد.
از غم سنگین فقدان «محمدرضا عجمیپور» یک انگیزه بزرگ بسازیم برای نجات محمدهای دیگر. برای اینکه مادرهای کمتر اینطور شاهد تدفین آرزوهایشان نباشند، برای اینکه فوتبال میتواند با آگاهیبخشی برای زندن ماندن جوانهای دیگر که در معرض این خطر هستند گام بردارد، اینطور حتی نام محمدرضاعجمیپور هم ماندگار میشود، اینطور پدیده میشود، پدیدهای که حتی مرگش به دیگران فرصت زندگی میدهد...